نیلینگ

نیلینگمیخکوبی خاک به معنای تحکیم غیر فعال (بدون اعمال پیش تنیدگی) زمین می باشد که انجام این کار به کمک نصب میله های فولادی (میخ ها)صورت می پذیرد. معمولا توصیه بر آن است که میخ ها به زاویه ای بین10 الی 12 درجه نسبت به افق در خاک رانده شوند تا از ظرفیت کششی آنها بیشتر استفاده شود.

نیلینگ چیست؟
مقدمه
 با پیشرفت روزافزون احداث ساختمان های با زیرزمینهای عمیق، راهسازی، حفاریهای عمیق زیرزمینی، حفاظت از ترانشه ها و . . . روش های نوین حفاظت از گود و ترانشه به طرز چشمگیری توسعه یافته اند. اکثراین روش ها براساس پایدارسازی گود بر مبنای جلوگیری از عدم تشکیل و یا کاهش پتانسیل تشکیل گوه گسیختگی خاک استوار است. یکی از پرکاربردترین و سریعترین روشهای موجود استفاده از سیستم نیلینگ (میخکوبی) و انکراژ است.در این دو روش از المانهای کششی جهت افزایش مقاومت برشی سطح لغزش محتمل گوه گسیختگی، استفاده می شود. این المان های کششی عمدتاً میلگردهای فولادی هستند که در درون خاک قرار گرفته و در یک بیان ساده، گوه گسیختگی به توده خاکی پایدار پشت خود، دوخته می شود. با توجه به کاربرد قابل توجه این روش ها در گودبرداری های ساختمانی بخصوص در شهرهای بزرگی مانند تهران، در این نوشتار به بررسی کلی آنها پرداخته شده است.

معرفی
 میخکوبی خاک به معنای تحکیم غیر فعال (بدون اعمال پیش تنیدگی) زمین می باشد که انجام این کار به کمک نصب میله های فولادی (میخ ها)صورت می پذیرد. معمولا توصیه بر آن است که میخ ها به زاویه ای بین10 الی 12 درجه نسبت به افق در خاک رانده شوند تا از ظرفیت کششی آنها بیشتر استفاده شود. سپس این میله ها به کمک تزریق در دوغاب سیمان قرار میگیرند. با ادامه روند ساخت که به صورت رو به پائین انجام می شود، یک الیه شاتکریت یا لایه ی بتنی نیز بر سطح حفاری اجرا میشود که پیوستگی میان میخ ها را برقرار کند. به طور معمول از این تکنیک جهت تحکیم شیب ها و گودبرداری هایی که حفاری آنها به صورت از بالا به پائین انجام می شود، مورد استفاده قرار می گیرد. به کارگیری این تکنیک دارای امتیازاتی نسبت به دیگر سیستم های نگهداری می باشد. در صورتی که شرایط برای اجرای اینگونه دیوارها فراهم باشد، استفاده از آن نسبت به روش انکراژ یا سپرکوبی ارجحیت دارد.
اجزاي دیوارهاي میخكوبی شده
 روش کلی اجرا به این صورت است که ابتدا سوراخی جهت قراردادن میله ی آرماتور در دیوار حفر میشود، سپس آرماتور در درون آن قرار داده شده و اطراف چال و پیرامون آرماتور بوسیله ی دوغاب سیمان تزریق می شود. اجزای اصلی این دیوار عبارتند از:

                                                               اجزای مختلف سیستم نیلینگ

آرماتور فولادی: عنصر اصلی در این روش میلههای توپر فولادی میباشند. آرماتورها در چال های از پیش حفر شده جای گرفته و به صورت درجا دوغاب ریزی میشوند. تنش کششی در آرماتورها به صورت غیرفعال می باشد؛ بدین معنی که پس از استحکام دوغاب، آرماتورها تحت کشش قرار نمی گیرند. در واقع تنش کششی به واسطه ی تغییرشکل و جابجایی زمین در آنها تشکیل خواهد شد.
دوغاب: پس از قرارگیری آرماتور در چال، تزریق دوغاب انجام میشود. وظیفهی اصلی دوغاب، انتقال تنش از زمین اطراف به آرماتور میباشد. همچنین دوغاب یک سطح محافظ خورندگی پیرامون آرماتور ایجاد میکند.
سر آرماتور: انتهای آرماتور به شکل رزوه شده میباشد که کمی بالاتر از سطح دیوار قرار میگیرد.
مهره شش گوش، واشر و صفحه تکیه گاهی: این قطعات جهت اتصال آرماتور به سطح خاک به سر آن بسته میشوند.
پوشش موقت و دائمی: این لایه ها، یکپارچگی سازه را مهیا مینماید. پوشش موقت به عنوان نگهدارنده صفحات تکیه گاهی و همچنین محافظت از خاک در معرض هوازدگی عمل می کند. پوشش موقت قبل از ادامه حفاری به تراز بعدی اجرا می گردد. پوشش دائمی پس از بستن مهره ها و در پایان کار روی پوشش موقت اجرا می شود. نوار زهکشی ژئوكامپوزیتی: این لایه قبل از لایه ی شاتکریت جهت جمع آوری و هدایت نشت آب که ممکن است موجب تخریب سطح شاتکریت شود، اجرا می شود.
 مراحل اجرا
ترتیب کلی اجرای یک دیوار میخکوبی شده با استفاده از میله های فولادی صلب در ذیل توصیف شده است.  در تصویر زیر نمای شماتیک مراحل اجرای اینگونه دیوارها را نشان داده شده است.
مرحله 1، خاکبرداری (Excavation): خاکبرداری اولیه تا عمقی صورت می گیرد که خاک قادر باشد برای یک دوره زمانی کوتاه به طور معمول 24 تا 48 ساعت بدون مهار باقی بماند. عمق برداشت خاک معمولاً بین 1 تا 2 متر و به زیر ترازی که میخها نصب خواهند شد میرسد. عرض سکوی خاکبرداری شده باید جهت استقرار تجهیزات کافی باشد.
مرحله 2، حفر سوراخ میخ ها : سوراخها با طول، قطر، شیب و فاصله افقی معین ازروی سکوی خاکبرداری شده حفر می شوند.

مرحله 3، نصب آرماتور و ملات ریزي: میله میخ در سوراخ از پیش حفر شده مستقر میشود. اگرچه میخ های فولادی تو خالی نیز میتوانند بکار روند اما میله ها اغلب توپر هستند. فاصله گذارها  پیش از قرار دادن میخ در سوراخ به منظور کمک به صاف باقی ماندن آن درون سوراخ و فراهم کردن پوشش ملات محافظ کافی در اطراف میله میخ، بر روی میخ قرار می گیرند. همچنین لوله تزریق نیز در همین زمان داخل سوراخ رانده میشود.
در مواقعی که به حفاظت از خوردگی شدید نیاز باشد، از یک غلاف پلاستیکی دندانه دار  نیز جهت حفاظت مضاعف در برابر خوردگی استفاده می شود. سپس با ملات سیمان از درون لوله ترمی سوراخ حفر شده پر شود. ملات معمولا تحت جاذبه یا فشار کم تزریق می شود.اگر میله های توخالی خود حفار  به کار روند )تنها به عنوان سازه های موقت( حفاری و تزریق در یک مرحله عملیات صورت می گیرد. پیش از مرحله 4  )اجرای پوسته( نوارهای زهکش ژئوکامپوزیت  بر روی سطح شیروانی مصنوعی تقریباً در میان هر ستون از میخ های مجاور نصب می شوند. سپس طاقه نوارهای زهکش در برداشت بعدی خاک ، بر روی دیوار باز می شود. نوارهای زهکش تا پای گودبرداری امتداد یافته و در آنجا آب جمع آوری شده ازطریق زهکش در قسمت پنجه از دیوار میخکوبی شده منتقل می شود.
مرحله 4، اجراي لایه ي شاتکریت موقت: یک لایه ی موقت جهت نگهداری مقطع حفاری شده و باز خاک در برابر هوازدگی، قبل از اینکه برداشت بعدی خاک صورت گیرد، اجرا می شود. اغلب لایه های موقت معمول شامل یک لایه  شاتکریت به طور سبک مسلح شده و دارای ضخامت معمول 10 سانتی متر هستند، میباشند. معمولاً جهت تسلیح این لایه ی بتنی از شبکه های فولادی (مش) استفاده می شود. ابعاد مش ها به گونه ای باید باشد که حداقل یک چشمه کامل شبکه با پانل بعدی مش همپوشانی کند. بعد از زمان گیرش مناسب این لایه ی موقت، صفحه باربر بر روی میخ که از سوراخ بیرون آمده نصب می شود.سپس یک مهره و واشر جهت محکم کردن سر میخ به صفحه باربر بسته می شود. بعد از اینکه پوسته موقت به گیرش کافی رسید مهره با گشتاور حداقل لازم محکم می شود. گیرش معمولاً حداقل 24 ساعت زمان نیاز دارد.در صورت نیاز ممکن است آزمایش میخ های نصب شده جهت اندازه گیری تغییر شکل (برای مقایسه با ضوابط طراحی) و تعیین ظرفیت باربری، قبل از خاکبردای بعدی صورت پذیرد. قبل از اقدام به برداشت خاک در مرحله بعد؛ شاتکریت باید حداقل 72 ساعت زمان گیرش داشته یا حداقل مقاومت فشاری مشخصه 3 روزه را دارا باشد.
مرحله 5، اجراي ترازهاي بعدي: مرحله 1 تا 4 برای سایر بخش های خاکبرداری تکرار می شود. در هر برداشت خاک، نوارهای زهکش به سمت پائین و بر روی سطح خاکبرداری بعدی باز می شوند و یک پانل جدید مش با همپوشانی حداقل به اندازه یک چشمه پانل استقرار می یابد. شاتکریت موقت با درز سرد به شاتکریت مرحله قبل متصل می شود. در پایین گودبرداری، نوارهای زهکش به زهکش قسمت پنجه بسته می شوند.
مرحله 6، ساخت لایه ي دائمی (نهایی): بعد از اینکه گودبرداری به انتها رسید و میخها نصب و بارها توزیع شد، ممکن است لایه ی دائمی اجرا شود. این لایه می تواند از بتن مسلح درجا یا بتن شاتکریت مسلح یا پانل های پیش ساخته تشکیل شده باشد. مسلح کننده لایه ی دائمی، میلگردهای معمولی یا شبکه مش می باشد.
ممکن است تغییری بین مراحل توضیح داده شده در بالا جهت سازگاری با شرایط خاص پروژه لازم باشد. به طور مثال ممکن است در هر برداشت خاک، اجرای شاتکریت بلافاصله بعد از خاکبرداری و پیش از حفر سوراخ و نصب میخ صورت گیرد، خصوصاً هنگامی که پایداری دیواره امری ضروری باشد.
 شرایط استفاده از روش نیلینگ
میخ کوبی دیوارهای خاکی می تواند در محدوده گسترده ای از انواع خاک ها و شرایط مختلفی به کار گرفته
شود.تجربه در پروژه ها نشان داده است در صورت مطلوب بودن شرایط زمین، استفاده از نیلینگ نسبت به تکنیک های دیگر اقتصادی تر خواهد بود. به عکس، اگر شرایط نامطلوب خاک سرسری گرفته شود ممکن است استفاده از روش میخکوبی نسبت به دیگر روش ها بسیار پر هزینه تر تمام شود. معمولاً میخ کوبی دیوارهای خاکی می تواند در شرایط لایه بندی پیچیده انجام شود به شرط آنکه هر یک از لایه ها در مقطع خاک از مصالح مناسبی تشکیل شده باشد. در بخش های بعدی شرایط مناسب خاک جهت به کارگیری این روش گفته می شود. شرایط متوسط خاک نیز مد نظر قرار گرفته است اما وضعیت امکان سنجی میخ خاک ها در این شرایط صریحاً مشخص نمی باشد.
 شرایط مناسب براي اجراي نیلینگ
سیستم دیوارهای خاکی میخکوبی شده در خاک های مختلفی با موفقیت اجرا شده است. عموماً هنگامی که شرایط خاک مناسب باشد، سختی ها و پیچیدگی های ساخت مرتبط با زمان اجرای عملیات وجود ندارد. مواردی که میخکوبی خاک توجیه اقتصادی و تکنیکی داشته است عبارتند از:
- خاک هایی که در هنگام گودبرداری هر فاز، قادر به پایداری بدون حائل به ارتفاع 1 تا 2 متر بصورت قائم یا نزدیک به قائم برای مدت زمان 1 تا 2 روز باشند.
- تمام میخ هایی که در مقطع عرضی، بالای سطح آب زیرزمینی واقع شده اند؛
- در صورتی که میخ ها زیر سطح ایستابی قرار گیرند، وجود آب زیرزمینی تأثیر سوئی بر جبهه کار حفاری و قدرت چسبندگی بین دوغاب و پیرامون آن نداشته باشد و در طولانی مدت بر پایداری دیوار میخکوبی شده تأثیری نگذارد (برای مثال، خواص شیمیایی خاک موجب افزایش فرسودگی نشود).
چنانچه شرایط زمین طوری باشد که چال های حفاری شده بتوانند به مدت چند ساعت(تا زمان گذاشتن آرماتورها و تزریق دوغاب) پایدار بمانند و نیازی به کارگذاری غلاف پلاستیکی نباشد، امتیازی برای این روش محسوب می گردد، هرچند که این شرط جهت به کارگیری این روش الزامی نیست. در صورتیکه دیواره ی چال ها پایدار نباشد، ضمن اینکه چال ها با استفاده از آگر حفر می شوند، از غلاف های دائمی یا موقت نیز استفاده می شود. نکته مهم این است که انتخاب روش چالزنی معمولاً به طور مستقیم به عهده ی پیمانکار نیلینگ گذاشته می شود.
بر اساس معیارهای عمومی فوق الذکر، خاک های زیر برای اجرای نیلینگ مطلوب می باشد:
1- خاكهاي ریزدانه سخت تا مقاوم: خاکهای ریزدانه(یا چسبنده) ممکن است شامل رس های سخت تا مقاوم، سیلت های رس دار، رس های لای دار، رس های ماسه دار، لای های ماسه دار و ترکیبی از آنها باشد. اینگونه خاک های ریزدانه بطور تجربی می تواند شامل خاکهای سفت باشد که عدد SPT-N لااقل 9 ضربه به ازای 300 میلیمتر است. با این حال برای تعیین مشخصات استقامتی خاک های ریزدانه، نباید منحصراً به مقادیر SPT-N تکیه شود. در عوض، مشخصات استقامتی(مقاومت برشی) باید بوسیله دیگر آزمایش های محلی یا آزمایشگاهی تهیه شود. برای به حداقل رساندن جابجایی های افقی درازمدت دیوارهای میخکوبی شده، خاکهای ریز دانه باید خاصیت خمیری نسبتا کمی داشته باشند.
2- خاكهاي دانه اي متراكم تا خیلی متراكم با چسبندگی كم: اینگونه خاک ها شامل ماسه و شن می باشند و SPT-N بزرگتر از 30 را نتیجه می دهند و با مقداری ریزدانه (معمولاً نه بیشتر از 10 تا 15 درصد) یا با سیمان  طبیعی برای تامین چسبندگی همراه هستند. نیروهای موئینگی در ماسه های ریز ممکن است یک چسبندگی ظاهری ایجاد نماید؛ در کل، چسبندگی ظاهری برای این خاک ها باید بزرگتر از 5 کیلوپاسکال باشد تا زمان خودپایداری معقولی را تضمین نماید. برای جلوگیری از قطع شدید نیروهای موئینگی و بواسطه آن کاهش در چسبندگی ظاهری، لازم است جریان آب به سمت سطح گودبرداری به حداقل برسد که این عمل می تواند از طریق هدایت آب های سطحی به خارج از سینه کار انجام شود.
3- سنگ هوازده بدون هیچگونه سطوح شکست: سنگ هوازده به شرطی می تواند یک تکیه گاه مناسب برای میخ ها تامین نماید که سطوح شکست در جهت های نامطلوب غالب نباشد. اگر درجه هوازدگی در کل سنگ تقریباً یکنواخت باشد، در این حالت تنها یک روش حفاری و نصب کافی خواهد بود که این امری مطلوبست. برعکس، تغییرات زیاد در هوازدگی سنگ در یک سایت ممکن است تیم مجری را مجبور به تعویض تجهیزات حفاری و یا تغییر روش های نصب نماید و بواسطه آن اجرای نیلینگ را پر هزینه سازد.
4- رسوبات یخچالی: اینگونه خاک ها معمولاً برای کاربرد نیلینگ مناسب هستند؛ بدلیل آنکه معمولاً متراکم، خوب دانه بندی شده یا با مقدار محدودی ریزدانه همراه هستند.
 شرایط نامناسب و مشکل ساز اجراي نیلینگ
موارد نامناسب و شرایط دشوار زمین جهت میخکوبی خاک عبارتند از:
1- خاکهاي خشک و بدون چسبندگی: خاکهای بدون چسبندگی کاملاً خشک بوده و فاقد ریزدانه چسبنده یا
سیمان طبیعی هستند که اصطلاحاً به آنها خاک های ریزشی گفته میشود. بنابراین دسترسی به گودبرداری های
عمودی یا نزدیک به قائم بسیار دشوار است.
2- وجود آب زیرزمینی زیاد: وجود آب زیرزمینی در پشت دیوار میخکوبی شده، ضرورت استفاده از سیستم
زهکشی را ایجاب میکند. علاوه بر این میزان آب زیرزمینی زیاد موجب فروپاشی زودرس چال های حفر شده
میگردد (به خصوص در خاکهای با دانه بندی ضعیف) لذا هزینه ی نصب میخ ها بسیار گران تمام خواهد شد.
همچنین تراوش زیاد آب زیرزمینی از جبهه کار ممکن است باعث مشکلات اساسی در استفاده از شاتکریت
گردد.
3- خاک هاي داراي تخته سنگ و قلوه سنگ: وجود مقدار زیاد تخته سنگ و قلوه سنگ در خاک ممکن است موجب افزایش مشکلات حفاری و در نتیجه افزایش هزینه های ساخت و زمان اجرا گردد. هنگامی که در محیط خاکی مقدار تخته سنگ و قلوه سنگ کم باشد، تغییر مکان چالزنی از محلی به محل دیگر کمتر صورت گرفته و مشکلات کمتری را در پی خواهد داشت.
4- خاکهاي ریزدانه نرم تا خیلی نرم: این نوع خاکها ممولاً SPT کمتر از 4 داشته و برای بکارگیری روش  میخکوبی نامناسب هستند؛ زیرا دوغاب تزریق شده مقاومت چسبندگی ضعیفی با خاک ایجاد میکند و بنابراین
لازم است جهت رسیدن به مقاومت مورد نیاز، طول های بلندتری از میخ ها مورد استفاده قرار گیرد. در
رس های با درجه پلاستیک بالا، جابجایی های وابسته به زمان (خزش )از اهمیت زیاد برخوردار است. پدیده خزش در کاربردهای موقت اهمیت کمتری دارد، ولی برای سازه های دائمی مشکل افرین است. به کارگیری و اجرای هرگونه سازه نگهبان در عملیات گودبرداری در خاک های ریزدانه و نرم، دارای پتانسیل ناپایداری زیادی در کف گود می باشد. علاوه بر این، خاک های با درجه ی بالای پلاستیسیته ممکن است فروپاشیده شده و یا ممکن است در نتیجهی تورم و آماس، در سطح حفاری فشار نقطه ای اضافی ایجاد نماید.
5- خاکهاي آلی: برخی از خاکهای آلی مانند گل های آلی، رس های آلی و ذغال سنگ ها معمولاً مقاومت برشی بسیار کمی داشته و در نتیجه مقاومت چسبندگی آنها نیز ضعیف است، تا آنجه که اجرای نیلینگ در اینگونه خاکهای غیراقتصادی خواهد بود (به دلیل لزوم استفاده از آرماتورهای بلند). برخی از خاکهای آلی مقاومت های قابل قبولی دارند و برخی دیگر از آنها مانند ذغال فیبری ممکن است به شدت ناهمگن و ناهمسان باشند. در این موارد، باوجود اینکه مقاومت برشی خاک می تواند در برخی از امتدادها منطقی و قابل قبول باشد، ولی ممکن است در جهات دیگر مقدار آن کم باشد. وجود جهات نامطلوب ممکن است تأثیر سوئی در پایداری دیوار داشته و آرماتورهای بلند مورد نیاز باشد. علاوه بر این، روند  فرسایش خاک های آلی نسبت به خاک های غیرآلی، بیشتر است.
6- خاکهاي خورنده (خاكستر، سربار) یا آب زیرزمینی اسیدي: در این شرایط ممکن است استفاده از یک
سیستم حفاظتی گران قیمت مورد نیاز باشد که به طور قطع بزرگترین عیب استفاده از روش نیلینگ در این شرایط خواهد بود.
7- سنگهاي هوازده وداراي صفحات ضعیف و آهکی: سنگهای هوازده به همراه صفحات نامناسب نظیر درزه
ها، شکستگی ها، بریدگی ها، گسل ها، چینها، شیست های متورق و شکافتگی ممکن است در چالزنی و پایداری
چال تأثیر گذاشته و مشکلاتی برای تزریق ایجاد نماید. علاوه بر این، وجود این ناپیوستگیها پتانسیلی برای تشکیل بلوکهای ناپایدار در توده سنگ شده که در حین حفاری خطراتی را در پی خواهد داشت. ناپایداری بلوکهای مرزی ممکن است در نتیجه ی وجود عواملی نظیر بریدگی در درزه ها، فشارهای هیدرواستاتیک جانبی و رو به بالا و نیروهای منفذی تشدید گردد. همچنین ممکن است تأمین پایداری تک تک بلوکها لازم باشد که در مقایسه با اجرای معمول نیلینگ، غیراقتصادی خواهد شد. علاوه بر این، تزریق در سنگهای حفره دار و درزه های باز شده بسیار دشوار بوده و در نتیجه فرار دوغاب، موجب پرهزینه شدن اجرای نیلینگ میشود.
8- گل و لاي رسی: گل و لای هنگامی که خشکد هستند مقاومت قابل قبولی دارند و اجرای نیلینگ درآنها
اقتصادی میباشد. اما هنگامی که میزان قابل توجهی آب به پشت دیواره نفوذ کند، سازه ممکن است در اثر کاهش مقاومت برشی، فروپاشده شده و مقاومت آن از بین برود. بنابراین احتمال فروپاشی در شرایط مرطوب این گونه خاک ها باید مدنظر قرار گیرد. برای جلوگیری از تجمع آب در محدوده ی دیوار میخکوبی شده باید اقدامات پیشگیرانه مناسبی صورت گیرد تا از فروپاشی گل و لای خشک شده جلوگیری شود. علاوه بر این در شرایط مرطوب، به آرماتورهای بلندتری جهت تأمین چسبندگی مورد نیاز خواهد بود که موجب غیراقتصادی شدن این روش می گردد. از طرف دیگر نیاز به تزریق مجدد در گل های رسی جهت افزایش مقاومت چسبندگی نیز بر میزان هزینه ها خواهد افزود.
 شرایط متوسط براي اجراي نیلینگ
وضعیت بینابینی نیز نسبت شرایطی که توضیح داده شد وجود دارد. اگرچه داشتن شرایط ایدهال خوب است، اما در شرایط کمی نامطلوب هم اجرای روش نیلینگ نتایج رضایت بخشی (چه از نظر مهندسی و چه از نظر اقتصادی) داده است. مواردی از این شرایط متوسط عبارتند از:
- خاكریز: میخکوبی در خاکریز میتواند انجام شود، به شرط آنکه مواد دانهای بکار رفته در مخلوط، از دانهبدی
خوبی برخوردار بوده (حدود 31 درصد مخلوط) و خاک ریزدانه (زیر 10 درصد) خاصیت پلاستیکی کمی داشته
باشند.(PI<5).
- خاکهاي رسوبی: خاکهای رسوبی (نظیر خاک های برجا مانده از تخته سنگ هوازده) ممکن است محیط مناسبی برای اجرای روش میخکوبی باشد. همچنین، خاک سرخ، نوعی خاک هوازده منطقه ی استوایی، نیز ممکن است برای اجرای این روش قابل قبول باشد. در این موارد ملاحظات ویژه ای جهت تغییرپذیری حجمی و قابلیت زهکشی خاک باید صورت گیرد.
مزایا و معایب روش نیلینگ
 مزایا:
میخکوبی خاک نسبت به روشهای دیگر پایدارسازی و سازههای نگهبان (نظیر انکراژ، دیوار دیافراگمی، حائلبندی
و . . .) امتیازات بیشماری دارد که برخی از آنها در این بخش اشاره خواهد شد.
اجرا:
- نسبت به نصب انکرها فضای کمتری از راه اشغال می شود (به جهت طول کوتاه تر میله ها)
- تداخل کمتری با ترافیک داشته و در نتیجه تأثیر محیطی کمتری در مقایسه با روشهای دیگر دارد.
- اشغال فضا در کف گود کمتر است، به خصوص در مقایسه با روش مهار متقابل (استرات).
- در این روش در پائین گودبرداری هیچگونه عضو سازه ای نظیر ستون های نگهدارنده که در روش دیوار برلنی
مورد استفاده قرار میگیرد، نیاز نمیباشد.
- نصب میخ ها نسبتاً سریع است و معمولا مصالح کمتری نسبت به دیوارهای انکراژ استفاده میشود.
- تنظیم و جانمایی مجدد میخ ها هنگام برخورد با موانع (نظیر تخته سنگ ها، لوله ها و تأسیسات مدفون) امکانپذیر است. در حالیکه تغییر موقعیت افقی انکرها مشکل تر و تقریباً تنظیم و هماهنگی آنها در محل، پرهزینه میباشد.
- به دلیل اطمینان بیشتر میخ ها نسبت به انکر، دستکاری و اصلاح طرح میخ ها بدون از دست دادن سطح ایمنی، راحت تر صورت می گیرد.
- تجهیزات نصب میخ ها نسبت به تجهیزات نصب دیوارهای انکراژی کوچکتر هستند که این مسأله به خصوص زمانی که ساخت و ساز زیر پل انجام میشود اهمیت بیشتری دارد.
- در نقاط صعب العبور، میخکوبی به دلیل کوچکی تجهیزات از برتری ویژه ای برخوردار است.
- تعداد پیمانکاران باتجربه و ماهر در زمینهی نیلینگ هر سال در حال افزایش است.
عملکرد:
- دیوارهای میخکوبی شده نسبتاً انعطافپذیر بوده و میتوانند نشست های تقریباً بزرگی را تحمل نمایند.
- تغییر شکل و خمش دیوارهای میخکوبی شده معمولاً قابل قبول و در محدوده ی مجاز می باشد.
- دیوارهای میخکوبی شده در زمین لرزه به دلیل انعطافپذیری کل سیستم، از عملکرد خوبی برخوردار هستند.
هزینه:
- بکارگیری روش های مرسوم در ساخت دیوارهای میخکوبی شده از ساخت دیوار حایل بتنی، اقتصادی تر می باشد.
- معمولاً روش میخکوبی متعارف، هم قیمت یا ارزانتر از ساخت دیوارهای انکراژی متعارف تمام می شود.
- به طور معمول احداث لایه شاتکریت از ساخت انواع دیگر پوشش بتنی که در روش های مختلف استفاده می شود، هزینه ی کمتری دارد.
معایب
برخی از معایب این روش عبارتند از:
- روش میخکوبی خاک در پروژه هایی که کنترل جابجایی حائز اهمیت و جدی باشد (مثلاً قرارگیری سازه ها و
تأسیسات در پشت دیوار) مناسب نمی باشد؛ زیرا این سیستم جهت انسجام نیروهای مقاومتی نیاز به مقداری جابجایی دارد. برای حل این مشکل میتوان از میخ های پیش تنیده استفاده کرد، لکن هزینه ی پروژه افزایش خواهد یافت.
- در ردیف های بالا، وجود تأسیسات مدفون در محل نصب آرماتورها ممکن است موقعیت، شیب و طول آنها را
با مشکل مواجه سازد.
- در شرایطی که نشت آب زیرزمینی زیاد باشد، به دلیل عدم پایداری جبهه کار حفاری تا زمان نصب آرماتورها، به کارگیری روش میخکوبی خاک چندان مناسب نمی باشد.
- استفاده از دیوار میخکوبی شده به عنوان سازه نگهبان دائمی نیازمند وجود اطمینان از شرایط زیرزمینی دارد.
- نصب میخ ها نیاز به پیمانکاران متخصص و ویژهای دارد.
 

 

 
 

 

 

میخکوبی خاک نیلینگ راهسازی حفاریهای عمیق زیرزمینی حفاظت از ترانشه ها پیش تنیدگی تحکیم خاک آرماتور انکراژ سپرکوبی اجرای نیلینگ گودبرداری آرماتور فولادی شاتکریت سازه نگهبان

تکنولوژی ها

تخریب و تقویت بتن

تخریب و تقویت بتن

تخریب بتن مسلح با توجه به حجم پروژ ه های بتنی در دست اجرا و یا پروژه های از قبیل احداث شده و نیاز به تغییرات طرح ، بازسازی، برچیدن سازه های مذکور و .. روشهای متعددی در این زمینه مورد استفاده قرار می گیرند.

شناسایی خاک

شناسایی خاک

روش های مختلف شناسایی خاک امکان شناخت به خصوصیات لایه های مختلف خاک در نتیجه تعریف دقیق تر شرایط احداث پی ابنیه را می دهد .

آب بندی گودها و سدها

آب بندی گودها و سدها

هنگام ساختمان سازی در مناطقی که سطح آب زیرزمینی بالائی دارند همچنین در مناطقی که دارای خاک با نفوذ پذیری بالا می باشند و آب های سطحی در فصل های دارای بارندگی پس از نفوذ به درون زمین امکان ورود به درون گود را دارا میباشند همواره می باید تمهیداتی برای جلوگیری از ورود آب از کف (فونداسیون) و بدنه (دیوارهای حائل یا دیوارهای کناری) به درون طبقاتی که زیر سطح آب قرار دارند، اندیشید.